صف جمع

به جرات می تونم بگم مصیبت اصلی همه سربازا کلاسای صف جمعه. کلاسهایی که تو محیط آزاد برگزار میشه و فرمانده اونقدر بچه هارو تمرین میده که بعد از کلاس کمتر کسی نای وایسادن روی دوپا رو داره. کلاسهای صف جمع از روزای اول شروع میشه و تا روزای آخر ادامه داره هرچند روند ساعات هفتگی کلاس کاهشیه. اولین تمرینات کلاس صف جمع تو سه کلام خلاصه میشد . . . ضربه پا . . . نظام از راست . . . حرکت دست . . . و این سه کلام بارها و بارها تکرار میشد تا آویزه گوش سربازا بشه. روزای اول یه جورایی کل ساعت روز صف جمع کار می کردن. پاها باید حداقل 90 درجه بالا بیاد و با حرکت پا دست مخالف هم حرکت می کنه. طبل بزرگ زیر پای چپ . . . یعنی قبل از جایگاه فقط باید زیر ضربه بلند طبل بزرگ پای چپ 90 درجه بالا بیاد و زیر بقیه ضربات طبل پاها بالا نمیاد. کلاسهای صف جمع اونقدر بچه ها رو خسته می کرد که سر کلاسهای دیگه معمولا با چشم باز می خوابیدن. به مرور صف جمع پیشرفته تر می شد و نظر به راست و رژه با اسلحه هم به کلاسها اضافه شد. در نهایت هرچند در هفته های آخر هم تو کلاسهای صف جمع تمرین رژه می شد اما بیشتر به ادای احترامات و . . . می گذشت. این وسط به چپ چپ، به راست راست، عقب گرد، پیش فنگ و دوش فنگ و دست فنگ و . . . هم به بچه ها آموزش داده میشد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد